جدول جو
جدول جو

معنی صبور افندی - جستجوی لغت در جدول جو

صبور افندی
(صَ)
نام وی حسین افندی از متأخران شعرا و خطاطان و از مردم تبریز است. وی به استانبول رفت و به استنساخ دواوین شعرا پرداخت. از اوست:
آل شانه دستکه صنما طاره تللرک
کوکلم کبی طاغیت ینه رخساره تللرک.
(قاموس الاعلام ترکی)
نامی از نامهای خدای، نام اسب نافعبن جبله. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صُ اَ فَ)
وی فرزند خلیل فهمی افندی رئیس دیوان همایون و از وقایعنگاران دولت عثمانی است. ابتدا رئیس دفتر صدارت سپس منشی باشی شد و به ریاست دیوان بعض وزرا منصوب گشت. مدتی هم به سیاحت پرداخت و در مراجعت به استانبول در زمرۀ اعیان درآمد و مناصبی دیوانی یافت و به ریاست دیوان همایون و ترتیب امانتهای مالیه، ضرابخانه و امانت جو، رئیس محاسبات، و کتابت ینی چری نایل گشت. و دردورۀ سلطان محمودخان اول در سفر نمسه ملتزم موکب همایون بود و به سال 1183 هجری درگذشت. وی تواریخی راکه سامی بک و شاکربک نوشته اند جمع و تکمیل کرد و آن شامل وقایع چند سال از دولت عثمانی است، این کتاب درنخستین مطبعه ای که در ترکیه به کار افتاد به طبع رسید و عبارات کتاب پیچیده است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا